مادر ....
نوشته شده توسط : مريم

 


مادرم هر روز صبح قبل از اين كه به محل كارش برود با بوسه هايش صورتم ،وجودم و روحم غرق آرامش ميكنه راستش هنوز نميتوانم رو در رو بهش بگم كه چقدر دوسش دارم چقدر وقتي كه نيست ناراحتم و وقتي كه كنارمه چقدر خوشحالم و مغرور من خيليز دوست دارم مثل مادرم بشم خيلي چيز ها ازش ياد گرفتم صبر عشق آينده و مديريت و خيلي چيز هاي ديگه

و اما مادر عزيزم از همينجا ميبوسمت و ميگم كه خيلي دوست دارم خيلي زياد و ممنون از زحمات بي دريغت

از طرف دو تا دختر كوچولو هات


 





:: بازدید از این مطلب : 570
|
امتیاز مطلب : 94
|
تعداد امتیازدهندگان : 30
|
مجموع امتیاز : 30
تاریخ انتشار : 21 تير 1389 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: